شهدا سال 59 -زندگینامه شهید الیاس مهربانکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
بار دیگر عاشقی از عاشقان امام زمان(عج) و امام امت، همچون مرغی از قفس تنگ دنیا پروبال زد و به میعادگاه معشوق شتافت، و با وجودی سراپا شور و حرارت حسینی جان داد. شهید الیاس مهربانکار در سال 1327 در شهرستان آبادان در خانوادهای متقی و از دامان پاک مادری مؤمن و پدری با تقوی پا به عرصه وجود گذاشت. روزها یکی پس از دیگری سپری شد و الیاس همراه با همسالان خود برای طی دوره ابتدایی، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
بار دیگر عاشقی از عاشقان امام زمان(عج) و امام امت، همچون مرغی از قفس تنگ دنیا پروبال زد و به میعادگاه معشوق شتافت، و با وجودی سراپا شور و حرارت حسینی جان داد. شهید الیاس مهربانکار در سال 1327 در شهرستان آبادان در خانوادهای متقی و از دامان پاک مادری مؤمن و پدری با تقوی پا به عرصه وجود گذاشت. روزها یکی پس از دیگری سپری شد و الیاس همراه با همسالان خود برای طی دوره ابتدایی، در...
شهدا سال 59 -نامه شهید سید محمد محسن موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد سيد محمد محسن موسوي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التورات و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من ا لله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتهم به و ذلک هو الفوز العظیم. ( سوره توبه، آیه 111) خدمت سرور و پدر بزرگوارم حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج سید احمد موسوی دامت برکاته. با سلام بر تو ای پدری رنجدیده و زحمتکش و ای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد سيد محمد محسن موسوي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التورات و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من ا لله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتهم به و ذلک هو الفوز العظیم. ( سوره توبه، آیه 111) خدمت سرور و پدر بزرگوارم حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج سید احمد موسوی دامت برکاته. با سلام بر تو ای پدری رنجدیده و زحمتکش و ای...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید قدمعلی کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه میایستم و به عکس تو خیره میشوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خستهام را جانی دوباره میبخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده میکند. قدمعلی، در تاریخ 1342/7/6 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نیریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه میایستم و به عکس تو خیره میشوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خستهام را جانی دوباره میبخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده میکند. قدمعلی، در تاریخ 1342/7/6 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نیریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید علیرضا دهقانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
بسم الله الرحمن الرحیم و لئن قتلتم فی سبیل الله او متم، لمغفره من الله و رحمه خیر مما یجمعون و لئن متم او قتلتم لالی الله تحشرون. اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید. آن بهتر از هر چیزی است که در حیات دنیا برای خود فراهم توان آورد. اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (غم مدارید) که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
بسم الله الرحمن الرحیم و لئن قتلتم فی سبیل الله او متم، لمغفره من الله و رحمه خیر مما یجمعون و لئن متم او قتلتم لالی الله تحشرون. اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید. آن بهتر از هر چیزی است که در حیات دنیا برای خود فراهم توان آورد. اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (غم مدارید) که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا...
به یاد شهید محمد طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
درره اسلام و قرآنکشته شدیارب محمد شد نثار راه قرآن طاهری آن مرد بخرد همچومحمودآنمعلمآنشهیدپاک امجد آن جــــــوان پـــاکباز نـــازنــــین ((( معلـم شهید مـا طــاهری محمد آمد پی تبریک عید منادی صلح و صفا طاهری روی تو بوسد به صفا طاهری جان بدهد راه خدا طاهری بود ترا برادر مــــــــهربان داشت بدل نقشترا او نشان نام تواش بود همه بر زبان بهــر خدا گشته به میدان روان سرنشناسند ز پا طــاهری چونکه فتاد از کف تواسلحه در پی اهداف توصد مرحله برادرانت به همه...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
درره اسلام و قرآنکشته شدیارب محمد شد نثار راه قرآن طاهری آن مرد بخرد همچومحمودآنمعلمآنشهیدپاک امجد آن جــــــوان پـــاکباز نـــازنــــین ((( معلـم شهید مـا طــاهری محمد آمد پی تبریک عید منادی صلح و صفا طاهری روی تو بوسد به صفا طاهری جان بدهد راه خدا طاهری بود ترا برادر مــــــــهربان داشت بدل نقشترا او نشان نام تواش بود همه بر زبان بهــر خدا گشته به میدان روان سرنشناسند ز پا طــاهری چونکه فتاد از کف تواسلحه در پی اهداف توصد مرحله برادرانت به همه...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما به خدا ایمان آوردیم رهاشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند ( سوره عنکبوت، آیه 2 ) امام ما گفت: «اگر ما بکشیم پیروزیم و اگر کشته هم بشویم پیروزیم» پس من هم حتماً پیروز شدهام. ما باید راه امامانمان و پیشوایانمان را ادامه دهیم. ای مادر تنها خواهشی که دارم از تو برای من گریه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما به خدا ایمان آوردیم رهاشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند ( سوره عنکبوت، آیه 2 ) امام ما گفت: «اگر ما بکشیم پیروزیم و اگر کشته هم بشویم پیروزیم» پس من هم حتماً پیروز شدهام. ما باید راه امامانمان و پیشوایانمان را ادامه دهیم. ای مادر تنها خواهشی که دارم از تو برای من گریه...
به یاد شهید حسن تواضع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
تا شد تواضع جان بکف او سوی میدان خوش آمدی ای رهرو راه حسینی خوش آمدی بنشین تواکنون با شهیدان ای همکلاسان تواضع جمع گردید آخر تواضع از میان دوستان رفت او رفت تا در راه دین خدمت نماید گرچه پدر از هجر او قدش کمان شد اما بود شاکر بدرگاه خدایی مادر زهجران پسر بس دلغمین است بود آرزویم حجله عیشت بچینم رفتی و بعداز مرگ تو روزم سیه شد مادر چسان باورکنم این رفتن تو تو...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
تا شد تواضع جان بکف او سوی میدان خوش آمدی ای رهرو راه حسینی خوش آمدی بنشین تواکنون با شهیدان ای همکلاسان تواضع جمع گردید آخر تواضع از میان دوستان رفت او رفت تا در راه دین خدمت نماید گرچه پدر از هجر او قدش کمان شد اما بود شاکر بدرگاه خدایی مادر زهجران پسر بس دلغمین است بود آرزویم حجله عیشت بچینم رفتی و بعداز مرگ تو روزم سیه شد مادر چسان باورکنم این رفتن تو تو...
به یاد شهید رضا حمیدی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
رضا اندر ره قرآن فدا شد امیدی آن جوان نیک منظر دلش پر شور از عشق حسین بود رضا بد پیرو خط خمینی به عشق پادشاه تشنه کامان تن از قید مذلت کرده آزاد برفت آنجا که وصل دوست جوید براه کربلا او شد روانه سرو جان در ره آئین و دین داد جوانم ای رضا سرو روانم شب دامادیت را من ندیدم پدر از داغ تو قدش کمان شد برادرها همه بشکسته بالند بدل بود ای رضا...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
رضا اندر ره قرآن فدا شد امیدی آن جوان نیک منظر دلش پر شور از عشق حسین بود رضا بد پیرو خط خمینی به عشق پادشاه تشنه کامان تن از قید مذلت کرده آزاد برفت آنجا که وصل دوست جوید براه کربلا او شد روانه سرو جان در ره آئین و دین داد جوانم ای رضا سرو روانم شب دامادیت را من ندیدم پدر از داغ تو قدش کمان شد برادرها همه بشکسته بالند بدل بود ای رضا...
بیاد شهید محمود دهستانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شد چو محمود دهستانی شهید رو به سوی خالق سبحان نمود آرزویم بـــود دامــــادش کــــنــم لیک رفت آن سروخوش رفتار ما ای خدا محمود سرو ناز بود شد شهید از تیر ضد انقلاب با محمد هر دو همسنگر بودند روستا محمود را غمخوار بود عاقبت با هم براه حق شدند سینهها از تیر دشمن چاک چاک در دم آخر نمودند آرزو داغ بر دل خواهران و مادران لیک راضی بر رضایکردگار گفت محمود توکل ازیقین من شنیدم از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شد چو محمود دهستانی شهید رو به سوی خالق سبحان نمود آرزویم بـــود دامــــادش کــــنــم لیک رفت آن سروخوش رفتار ما ای خدا محمود سرو ناز بود شد شهید از تیر ضد انقلاب با محمد هر دو همسنگر بودند روستا محمود را غمخوار بود عاقبت با هم براه حق شدند سینهها از تیر دشمن چاک چاک در دم آخر نمودند آرزو داغ بر دل خواهران و مادران لیک راضی بر رضایکردگار گفت محمود توکل ازیقین من شنیدم از...
شهدا سال 64 -خاطراتی از شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...